نکته: یا این مطلب را نخوانید، یا اگر میخوانید، تا انتها پیش برید. و لطفا نظرتون رو هم بنویسید……..باتشکر (باقی در ادامه مطلب)
بزار در مورد خداوند یه کمى اطلاعات به تو بدم …
خداوند دوست داره که مراقب همه چیز باشهاون یه دلقکهفکرش رو بکناون به انسانها
غریزه میده …اون این هدیه فوق العاده رو به تو میده و بعد چیکار مى کنه؟قسم مى خورم که اینکار رو براى سرگرمى خودش مى کنهو همینطور براى عالم شخصى خودش…درست مثل یک فیلم طنز…اون قوانین رو برخلاف غرایز تنظیم میکنه …این کار در واقع یک وقت گذرانى دائمی هستنگاه کن ولى دست نزندست بزن ولى امتحان نکنمزه مزه کن ولى نخوروقتى که دارى از این پا به اون پامی پرى،اون چیکار مى کنه؟اون فقط این رفتار رو به تمسخر مى گیرهاون یک موجود خبیثه!اون یک سادیست استاون در واقع یک مالک غایبهچنین چیزى رو باید پرستش کرد؟ هرگزمتصدى جهنم بودن بهتر از خدمتکارى در بهشت است،درسته؟
چرا نه؟از بدو خلقت با همین شکل ظاهرى روى زمین بودماحساسات و هیجاناتى رو که انسان دوست داشته،پرورش دادمهمیشه به تمایلات انسان اهمیت دادمو از اون بازخواست نکردمچرا؟ چون با وجود همه کاستى هاى اونهیچوقت اونو طرد نکردممن یه طرفدار عاشق انسان هستممن در واقع یک انسان گرا هستمو شاید هم آخرین انسان گراچه کسی در ذهن سالم خودشممکنه بتونه…مالکیت تام من در قرن بیستم رو … انکار کنه، “کوین”؟همه دنیا،کوینهمه ى اونمال منمن دارم به اوج میرسم،کوینحالا دیگه نوبت منهحالا نوبت ماست
من نه شیطان پرست شدم نه اینا برای ترویج اونه ! اینا دیالوگای آلپاچینو ( بازیگر نقش شیطان ) بود، تو فیلم وکیل مدافع شیطان ( در حال متقاعد کردن فرزندش ). خب، حالا که فهمیدی چیه، یه بار دیگه بخون اما نه با لحن عادی، با لحن زیبا و بی بدیل آلپاچینو. با همون داد و فریادهای همیشگی. همونطوری بخون که وسوسه های روزمره تو گوش ما میخونن. با همون لحنی بخون که سعی میکنی باهاش وجدانت رو متقاعد کنی که خیلی کارها ر و بکنی. با همون لحنی که وقتی به فکر فرو میری با خودت کلنجار میری، یا وقتی یه چیزی مصرف می کنی و به قول خودت روشنفکر میشی، با همون لحنی که هزاران سال اقوام مختلف گفتند و متقاعد کردند و شنیدیم و متقاعد شدیم و باختیم………………………………….. .
این فیلم خیلی حرف برای گفتن داشت، لااقل برای من اینطور بود…. .
این تیکه رو خیلی دوست دارم:
کبر و غرورگناه مورد علاقه منه …کوین، این موضوع کاملا ساده اى استعشق به خودیک افیون کاملا طبیعىموضوع این نیست که تو مراقب “مرى آن” نبودى کوینبلکه موضوع اینه که کمى درگیر مسائل یک نفر دیگه شده بودىخودت
آلپاچینو (شیطان) تو این فیلم خیلی دیالگهای زیبایی داشت. دیالوگهایی که شاید ظاهرشون مثل بالایی ها، غلط انداز باشه، اما وقتی بهشون فکر می کنی میبینی درونشون چیز دیگه ای هست.
آلپاچینو (شیطان) از اول تا آخر فیلم فقط صحبت می کنه، مذاکره می کنه، به قول خودمون فقط مخ میزنه ! و وقتی قربانی بهش گفت تو همه ی این کارا رو کردی، میگه: نه، تو حق انتخاب داشتی. من که بهت گفتم کنار بکش، اما تو چی گفتی ؟ گفتی من نمی بازم.
به همین سادگی….
وصال پارسی