سلام و درود

نظر من: 

بررسی فیلم Need for Speed

نیاز به سرعت.  اگر مثل من عاشق سرعت و ماشین هستند. این فیلم دقیقا همون چیزیه که دنبالش میگردید. محصول 2014 آمریکا. با وجود بودجه ی نه چندان زیاد 66 میلونی، تونسته با فروش بیش از 200 میلیون دلار، جزو پرفروش های سال 2014 باشه. افکت گذاری های بسیار عالی و البته بسیار نزدیک به واقعیت در فیلم، حس نشستن کنار راننده رو به خوبی به بیننده القا می کنه. مخصوصا در صحنه هایی که راننده با مانع در راه مواجه میشود و اقدام به ترمز ناگهانی می کند. صدای ترمز و طریقه ی لیز خوردن ماشین، حالت چهره ی راننده و فیلم برداری متفاوت، از وجه تمایز های این فیلم هستند که البته دیدنش با سینمای خانگی و به صورت 3D میتونه لذتش رو چند برابر بکنه.

خلاصه‌ی داستان

داستان فیلم از آنجایی شروع می شود که ( به نقل از ویکی پدیا ) :

توبی مارشال یک رانندهٔ قدیمی خودروهای مسابقه می‌باشد که صاحب یک گاراژ در مونت کیسکو٬ نیویورک است٬ که به همراه دوستانش در آن به تقویت خودروهای مسابقه می‌پردازد. یک روز دینو بروستر٬ رقیب سابق توبی٬ سوار بر یک مرسدس بنز اس‌ال‌آر مک لارن به گاراژ او می‌آید و به او پیشنهاد می‌دهد تا روند ساخت یک خودروی فورد شلبی موستانگ که کرول شلبی در اواخر عمرش روی آن کار می‌کرد را کامل کند.[۴] دینو از توبی و تیم او می‌خواهد که در برابر ۲۵٪ از قیمت تخمینی فروش این ماشین که ۲ میلیون دلار است٬ این کار را به پایان برسانند. توبی٬ با وجود اعتراض‌هایی از سوی تیم٬ معامله را می‌پذیرد.

به محض پایان این پروژه٬ این شلبی موستانگ برای فروش در یک مهمانی به مزایده گذاشته می‌شود. توبی و دینو جولیا را ملاقات می‌کنند٬ یک زن انگلیسی که قبول می‌کند در صورتی که این ماشین بتواند مطابق ادعای توبی به سرعت ۲۳۰ مایل بر ساعت دست پیدا کند٬ مبلغ ۳ میلیون دلار را برای خرید آن بپردازد. صبح روز بعد٬ در یک پیست در همان حوالی٬ توبی موستانگ را به سرعت ۲۳۴ مایل بر ساعت می‌رساند که باعث می‌شود جولیا آن را به قیمت ۲.۷ میلیون دلار خریداری کند. پس از آن٬ دینو٬ با توبی و شریکش پیت کوچیکه سوار بر سه دستگاه کوئنیگزگ آگرا که عمویش آن‌ها را به صورت غیر قانونی وارد کرده٬ و از عمارت او تا یک پل بر روی مسیر بین ایالتی ۶۸۴ به رقابت می‌پردازد.[۵] اگر توبی برنده شود٬ تمام سهم ۷۵ درصدی دینو از معاملهٔ موستانگ را دریافت می‌کند؛ و در صورتی که بازنده شود٬ سهم ۲۵ درصدی خود را از دست خواهد داد.در طول مسابقه٬ دینو به ماشین پیت کوچیکه می‌کوبد و باعث می‌شود ماشین از روی پل به دره سقوط کرده و سپس آتش بگیرد. دینو صحنهٔ حادثه را ترک می‌کند٬ و توبی نیز به جرم قتل غیر عمد و در حالی که در این بین هیچ مدرکی مبنی بر حضور دینو وجود ندارد٬ به زندان منتقل می‌شود.

دو سال بعد توبی بواسطهٔ عفو مشروط آزاد می‌شود و برای گرفتن انتقام مرگ پیت کوچیکه دست به کار می‌شود….. . (پایان خلاصه)

و اما چند نکته: این فیلم نشون داد که اگر هدفی رو که در ذهن دارید، واقعا دنبال کنید، بهش می رسید. حتی اگر بهش نرسید، لااقل حداکثر تلاشتون برای رسیدن بهش انجام دادید و این خودش یعنی پیروزی واقعی.
در یکی از صحنه های فیلم میبینیم که در حین مسابقه پیت تصادف بدی می کنه اما دینو که خودش مقصر بوده، اون رو ول میکنه و به ادامه مسابقه میپردازه و همین باعث کدورت شدیدی بین اون و توبی میشه.
سالها بعد که مسابقه ی بین توبی و دینو شکل میگیره، اینبار دینو تصادف بدی می کنه و ماشینش آتیش میگیره و نوبی از اون رد میشه، ولی برمیگرده و دینو را نجات میده و انسانیت خودش رو به رخ دینو و البته بیننده ها می کشه.در فیلمهای هالیودی، انسانیت، فداکاری و حتی خدا، خیلی خوب به نمایش گذاشته میشه. حتی بیش از فیلم های خودمون. البته اونا به زبون خودشون. شاید خیلیها با این دیدگاه من مخالف باشند اما از نظر من، انسانیت، فداکاری، خداشناسی و خودشناسیی که فیلمهای هالیودی با آن وضعشان نشان می دهند بسیار بالاتر است از آنچه که فیلم های ما به نمایش می گذارند…… .

پ 1: وبلاگ تغییر کاربری نداده ها ! 

وصال پارسی